٨۸۵۴۳۵۶۱-٠٢١

آیا می توان از مصرف گاز در ایران کاست

به نقل از « آقای مجید محمدی محقق »

وقتی در جامعه ای مصرف ارزش شد و انسانها شخصیت خود را از مصرف باز یافتند لاجرم این مصرف است که در جامعه رشد می کند. در مصرف گاز یک سال سومین و سال دیگر چهارمین در دنیا می شود،

 

سرانه مصرف برق گوی سبقت را می رباید، مصرف بنزین شش برابر مصرف سرانه جهان است، مصرف سرانه آب دو برابر سرانه مصرف آب در جهان است. در مورد پوشاک و خوراک و من تحقیق نکرده ام اما حتم دارم که وضع به همین ترتیب است و اگر نباشد بسیار جای تعجب خواهد بود. در این یاداشت سعی می کنم مصرف گاز در بخش خانگی/ تجاری را به عنوان مثال برای درک مسئله طرح کنم. لازم به ذکر است که بخش مصرف در صنایع ، صنایع عمده و نیروگاهها را در این نوشته به آن نمی پردازم. بخشهای ذکر شده به دلیل اینکه رفتار انرژی متفاوتی دارد و در نتیجه راکردهای خود می طبد را امید دارم که در نوشتاری دیگری به آنها بپردازم.(۱)

همانطور که در نمودار ۱ ملاحظه می کنید (۲)سال بعد از سال مصرف و تولید گاز پا به پای هم رشد کرده است و کم یا بیش آنچه که تولید کرده ایم همان را نیز مصرف کرده ایم. البته اگر مصرف گاز به این صورت بود که در صنایعی مثل صنایع پتروشیمی در خدمت تولید قرار می گرفت امری بسیار بهتر از این بود که گاز را صادر می کردیم. اما کاری که الان می کنیم این است که هر سال از سال قبل بیشتر و بیشتر از سهم صنایع و حتی نیروگاههای تولید برق که خود حدیثی دیگر دارند در اتلاف انرژی زده می شود و به سهم مصرف بخش خانگی و تجاری افزوده می شود . (۳)

مصرف گاز در بخش خصوصی و تجاری در سال گذشته بالغ بر ۶۵ میلیارد مترمکعب بوده است. بطور کلی گاز مصرفی در سه بخش بصورت زیر مصرف می شود:

۷ درصد بخش پخت و پز

۲۲ درصد بخش شست و شوی

۷۱ درصد برای گرم کردن اماکن

در امکانی که مجهز به شوفاژ هستند در موتورخانه حدود ۳۵ درصد اتلاف گاز داریم که البته بخشی از این اتلاف را می توان برای مثال با عایق بندی درست و تنظیم هوای ورودی و تنظیم مناسب ورودی گاز به تنور از اتلاف آن کاست. خانه هایی که به بخاری گازی مجهز هستند بین ۱۰ تا ۳۰ درصد گاز ورودی اتلاف می شود که این اختلاف بسته به نوع بخاری دارد. بگذارید برای راحتی کار معدل گاز به هدر رفته در موتورخانه ها و یا بخاریها را ۲۰ درصد برآورد کنیم. در این صورت ۴۸ میلیارد متر مکعب گاز می ماند برای گرم کردن خانه و تهیه آب گرم مورد نیاز برای شستشوی. از این میزان ۳۴ میلیارد مترمکعب آن برای گرم کردن خانه استفاده می شود. اما به دلیل ساخت غلط ساختمانها چه به لحاظ عایق بندی نبودن اماکن و چه به لحاظ جریان هوای کنترل نشده بخش بزرگی از این گرما به هدر می رود. در نمودار شماره ۲ می توانید نسبت تقریبی از دست دادن گرما برای یک ساختمان از طریق جداره های خارجی را مشاهده کنید.

اگر ساختمانها استاندارد درست، چه به لحاظ عایق بندی ساختمان و چه به لحاظ جریان هوا می داشتند می شد حدود ۴۰ درصد از اتلاف انرژی نسبت به امروز جلوگیری شود. این به این معنی است که مصرف گاز برای گرم کردن اماکن به میزان ۱۴ میلیارد مترمکعب پائین می آمد. این میزان گاز اگر صادر می شد معادل ۶ میلیارد دلار در سال می توانست درآمد برای دولت داشته باشد (۴).

تعداد کولرهای آبی حدود ۱۲ میلیون است که هر کدام از این کولرها بطور متوسط موتوری ۵۰۰ واتی دارد. در یک سال اگر فرض را بر این بگیریم که تقریبا ۱۵۰۰ ساعت این کولرها با حداکثر کارای کار خواهد کرد در این صورت برق مورد نیاز این کولرها معادل ۹ تراوات ساعت است. تعداد کولرهای گازی در کشور ۳٫۵ میلیون است که حداقل توان لازم بالغ بر ۲٫۵ کیلووات خواهد بود. اگر این کولرهای گازی هم ۱۵۰۰ ساعت کارکرد در سال داشته باشد، در این صورت معادل ۱۳ تراوات ساعت برق مصرف این نوع کولرها خواهد بود. به این ترتیب جمع کل نیاز برق کولرها برای خنک کردن اماکن بالغ بر ۲۲ تراوات ساعت است (۵). با عایق بندی درست و کنترل خروجی و دخولی حداقل ۴۰ درصد از کارکرد این کولرها با حداکثر ظرفیت کاسته خواهد شد. در اینصورت حدود ۹ تراوات ساعت برق کمتر مصرف خواهد شد. حال اگر اتلاف برق در شبکه را ۱۸ درصد در نظر بگیریم میزان برقی که می باید در نیروگاه تولید شود بالغ بر ۱۰ تروات ساعت خواهد بود. نیروگاه ایران بطور متوسط ۳۰ درصد کارایی در زمان بار حداکثر دارد (۶)که در اینصورت به میزان ۳۵ تروات ساعت انرژی مصرفی نیروگاهها خواهد بود که برای این اتلاف می باید معادل ۳٫۵ میلیارد مترمکعب گاز مصرف کند تا بتواند برق مورد نیاز کولرها که بدون دلیل کار می کند را تامین کند. این میزان گاز ارزشی بیش از ۱٫۵ میلیارد دلار در سال خواهد داشت.

مصرف سرانه آب در ایران دو برابر مصرف سرانه آب در جهان است (۷). میزان متوسط مصرف سرانه خانگی حدودا بین ۷۵ تا ۱۵۰ لیتر در روز است که از این مقدار ۳۰٪ آن برای مصرف شستشوی است که می باید قبل از مصرف گرم شود. اگر بتوان ۲۰ درصد از این آب گرم شده را با کاربردهای مثل نسب شیرهای مخصوص، و یا اطلاع رسانی و تربیت درست برای استفاده از آب گرم در موقع استحمام مثل بستن آب دوش هنگامی که احتیاج به آن نیست کاهش داد، در اینصورت از اتلاف حدود ۲ میلیارد مترمکعب گاز برای گرم کردن آب جلوگیری می شود. جمع کل جلوگیری از اتلاف بنابر جدول شماره ۱ بالغ بر ۲۰ میلیارد متر مکعب گاز است که این گاز در بازار صادرات بیش از ۹ میلیارد دلار در سال قیمت دارد. علاوه بر اینکه حدود ۴۰ میلیون تن کمتر دی اکسید کربن به هوا فرستاده می شود.

حال می باید سوال کرد که چرا به اینجا رسیدیم؟ چرا در خصوص مصرف بخصوص مصرف گاز که هدف این نوشتار است به این میزان اتلاف سرسام آور رسیدیم. به اینجا رسیدیم زیرا در خصوص انرژی ۳۰ سال پیش که می باید سیاست انرژی درست را پایه می گذاشتیم نگذاشتیم. قسمت تولید و مصرف، همانند دو پدیده جدا از هم عمل کرده اند و می کنند و هیچ سازماندهی که این دو را همانند یک پدیده مورد بررسی قرار دهد و برایش راهکرد بگذارد نیست و در نتیجه باعث پیدا شدن راهکردهای بسیار مقطعی که دوای هیچ دردی نیست مثل قطع برق و یا گاز در زمان کمبود آن شده است.

دیگر درک درست نداشتن از منافع ملی و آینده نسلهای بعدی. اینهم بطور عمده به دلیل نرساندن و طلب نکردن اطلاعات از طرف مصرف کنندگان می باشد. عامل دیگر همراه نبودن راهکردهای که مهر صحت به این اطلاع رسانیها بزند و این اطلاعات را از انتزاعی بودن در بیاورد و گیرنده اطلاعات با عمل به آن تغییر را هر روز حس کند. برای مثال قیمت گذاری درست، کمک دولت برای تغییر مصرفهای که بی رویه است و دادن راهکردها که جامعه ببیند که تغییر برداشتش نسبت به مصرف نتیجه ای به صورت بهبود محیط زیست و محیط زندگی شهرهای کلان می دهد و هر روز شاهد بهبود اقتصاد کشورش می باشد و اینهمه او را تشویق به ادامه قبول اطلاعات و عمل در موازاتی بکند که مصرف او دیگر مصرف کور و لجام گسیخته نیست.

متاسفانه نه در تولید این سیاست پایه گذاری شد نه در مصرف. همانطور که توجه می کنید بیش از ۲۰ میلیارد مترمکعب گاز فقط به خاطر تعین نکردن استاندارد به موقع برای ساخت اماکن و تربیت نادرست و عدم اطلاع رسانی درست هر ساله به هدر می رود (۸) .

برای مثال دوای کمبود دولتمردان در سیاست انرژی این شده است که در مواقعی که فشار گاز افت پیدا می کند مشترکین پر مصرف را که برای مثال بالای ۱۵۰۰ مترمکعب در روز مصرف می کنند را برای یکی دو روز ببندند به امید اینکه هوا گرمتر بشود و در نتیجه فشار در شبکه گاز بیشتر بشود تا بتواند این مشتریان را دوباره به شبکه گاز وصل کند. در تابستان هم اگر برق نرسد منطقه به منطقه برای چند ساعت برق را قطع کنند به امید اینکه هوا سردتر بشود و تقاضای برق برای کولرها کمتر بشود. غافل از اینکه برای مثال در نهایت قطع گاز یک مشتری در فصل سرد سال تاثیری در مصرف کلی آن مشتری نخواهد گذاشت. قطع گاز دو رفتار نزد مشتری می تواند برانگیزد، یا اینکه این مشتری به طریق دیگر مثل استفاده از برق و یا سوزاندن سوختهای دیگر محل مسکونی را گرم نگه می دارد و یا اینکه می گذارد خانه سرد شود و وقتی که گاز دوباره وصل شد می باید با مصرف بیش از حد معمول اول جرم ساختمان را که رسیده است سرد شود گرم کند بعد فضای خانه را و در نهایت توازن انرژی برای آن خانه در طول زمانی چند روز فرقی نخواهد کرد و فقط مشکل را در مقطع زمانی یکی دو روز به تاخیر انداخته اید. یا اینکه این مشتری با برق و یا گازوئیل خانه را گرم کند. این برق با اتلاف سوخت بیش از ۶۵ درصد در نیروگاهها و یا گازوئیل که برای تهیه هر پنج لیتر آن لاقل یک لیتر سوخت لازم دارد، تهیه شده است که توازن انرژی را برای این مصرف کنند با در نظر گرفتن این اتلاف منفی خواهد کرد.

عدم تربیت درست و ندادن اطلاعات مسبب این است که مصرف کننده طبیعت و منافع ملی و آینده نسلهای دیگر را به حساب نمی آورد و فقط راحتی خودش در همان لحظه ملاک عملش خواهد بود. برای مثال کم کردن یک درجه از دمای منازل حدود ۲۰ میلیون مترمکعب کمتر گاز کمتر سوخته می شود. همین حالت با شدت بیشتری در فصل تابستان است. اما آیا آن تربیت هست که بگوید بگذار چیزی هم برای نسلهای آینده بگذارم و کمی به خود سختی بدهم.

راه کردها

برای اینکه بتوانیم مصرف گاز را پائین بیاوریم می باید:

مشتکرینی که مصرف آنها برای هر مترمکعب برای گرم کردن است شناسایی شود و با آنها تماس گرفته شود و علت را با آنها بررسی کرد. اگر علت به دلیل نبود عایق است، می باید بتوان وام بسیار ارزان حتا بدون بهره به آنها داد تا در وحله اول سقف و دیوار خانه ها را ایزوله کنند و درزهای پنجره ها گرفته شود. و اگر مصرف زیاد به دلیل کارایی پائین موتورخانه ها است و لوله های انتقال است، به آنها کمک شود تا کارایی موتورخانه ها را بالا برد. اگر هم مسئله مصرف به دلیل تربیت غلط و ندانم کاری است با دادن اطلاعات به آنها یارای رساند. لازم به ذکر است که ۱۰ درصد از مشترکین بخش خانگی بیش از ۳۲ درصد از گاز مصرفی این بخش را به خود اختصاص داده اند و بطور قطع رسیدگی به این ۱۰ درصد در درجه اول اولویت قرار باید بگیرد (۹).

تغییر نرخ گاز برای مثال به این صورت که نرخ گاز برای هر گروه بر اساس دبی لازم برای هر مترمکعب از ساختمان گذاشته شود. و آنها که بالای حد میانگین قرار می گیرند می باید جریمه بپردازند و آنها که زیر این حد میانگین قرار می گیرند پاداش دریافت کنند.

برای صنایع پیدا کردن راهکردهای که بتواند یا جایگزین کامل گاز بشود و یا اینکه در پائین آوردن مصرف گاز موثر باشد. برای مثال صنعت سیمان سازی می تواند جزء این گروه باشد. کارخانه های سیمان احتیاج به انرژی با اکسرژی پایین دارند.

استفاده از انرژی های اتلاف شده در نیروگاهها و مراکز تولید مثل پالایشگاهها برای گرم کردن اماکن

تغییر اولویتها به اینصورت که صنایعی که با نبود گاز در چرخه تولید خود صدمه می بینند برای مثال صنایع پتروشیمی در اولویت اول قرار گیرند

درست کردن سازماندهی که هدف آن کاهش مصرف به راهکردهایی که بعضا در بالا ذکر شده باشد. کاهش مصرف در انرژی نمی تواند بصورت یک پروژه با خصوصیات خودش که یک زمان شروع شود و یک زمان تمام شود و با یک بودجه که وقتی زمان آن بسر رسید دیگر ادامه پیدا نکند باشد بلکه می باید بصورت سازماندهی مستقل با اهداف مستقل عمل کند و بودجه خود را داشته باشد. بیشتر این بودجه از طریق پس انداز گازی است که می تواند یا برای صادر کردن به فروش رسد و یا از آن بهتر در صنایع ای که این گاز زمینه تولید فرآورده ای صنعتی را فراهم آورد تامین خواهد شد.

داشتن اولویت برای اینکه کدامیک از راهکردها با کمترین هزینه بیشترین بازدهی را خواهد داشت. برای مثال برای جلوگیری از اتلاف گرما در خانه ها جلوگیری از نشت هوا از طریق پنجرها و عایق بندی کردن سقف به ترتیب کمترین هزینه و بیشترین کاریی را از اتلاف گرما خواهد داشت.

داشتن استانداردهای درست برای کاستن از اتلاف انرژی، در ضمن اینکه بتوان عدم رعایت نکردن این استانداردها را در مصرف انرژی آن ساختمان دنبال کرد و علتهای بکار نبردن استاندارد را از طرف سازنده شناسایی کرد و سازنده را مجبور به عملی کردن استانداردها که بسیار گرانتر بعد از ساخت خواهد بود کرد. این قسمت را می تواند سازماندهی که در بالا شرح آن آمد بعهده بگیرد.

خلاصه سخن:

نویسنده عارف به این حقیقت است که راهکردهای بالا زمان خود را می طلبد اما مهم این است که روشهای جلوگیری از مصرف بیهوده و جلوگیری از هدر رفتن آنچه که در حقیقت تعلق به نسلهای آینده دارد را روشن بیان کرد و زمینه عمل به آن را فراهم کرد. مصرف بیهودهء بالا بر بیماری جامعهء ایرانی شهادت می دهد اگر از امروز بفکر درمان این بیماری نباشیم معلوم نیست فردائی وجود داشته باشد. بنابر تجربه شخصی بر این باورم که کارکردهای بالا عملی است.

آب را گل نکنیم

مردمان سرر رود، آب را می فهمند

گل نکردندش، ما نیز

آب را گل نکنیم ( بخشی از شعر سهراب سپهری)

باشد که طبیعتی آبادتر و محیط زیستی سالم تر برای نسلهای بعد به ارمغان بگذاریم.

مجید محمدی محقق

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

۲۰۱۴/۰۵/۰۵


۱- قبل از اینکه وارد ارقام و اعداد بشوم باید بگویم که وضع آمار ارائه شده از طرف شرکت ملی گاز ایران حداقل می توان گفت که جای بحث بسیار دارد. برای مثال ارقامی که در این سایت تا تاریخ انتشار این مقاله ابراز شده است با هم همخوانی ندارد.

http://www.nigc.ir/Portal/Home/ShowPage.aspx?Object=NEWS&CategoryID=07559fd6-344f-4305-8943-25e4fc55c235&WebPartID=3e9c7f56-ab25-44fa-8b7c-fe3d2a9f6a6e&ID=3d267ea2-99d7-4b03-852d-dee221bc8be5

۲- در این نمودار واردات و صادارت را رسم نکردم زیرا در مقیاس با مصرف و تولید بسیار اندک است و در صورت رسم خطی در نزدیکی صفر می بود. لازم به یادآوری است که ایران در همان حال که صادرات گاز دارد واردات هم دارد و تراز صادرات و واردات در بسیاری از سالها منفی است.

۳-http://www.eia.gov/countries/country-data.cfm?fips=ir#ng داده ها برای رسم نمودار از این سایت آورده شده است

۴- قیمت گاز صادراتی در اظهار نظرهای مختلف بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ دلار برای هر ۱۰۰۰ مترمکعب بیان شده است. در اینجا مبنا ۴۵۰ دلار برای هر ۱۰۰۰ مترکعب در نظر گرفته شده است

۵- لازم به ذکر است که برای خنک کردن امکان برای هر درجه کم کردن دما تقریبا بین ۱٫۵ تا ۲٫۵ برابر انرژی بیشتر می باید مصرف کرد تا برای گرم کردن. اینهم بسته به این دارد که از چه وسیله ای برای سرد کردن استفاده می شود.

۶- حد میانگین کارایی نیروگاهها ۳۷ درصد است اما شاید برای خواننده سوال برانگیز باشد که چرا در این محاسبات راندمان کار نیروگاهها را ۳۰ درصد حساب کردم. این به دو دلیل است. اول اینکه برآورد راندمان بر اساس تولید ناويژه است یعنی مصرف خود نیروگاهها را به حساب نمی آورد در صورتی که برای مصرف کننده آن بخش از برق که نیروگاهها به شبکه برق رسانی می دهد مهم است به اصطلاح تولید ویژه. دوم اینکه بار برق در تابستان بین ساعات ۱۲ تا ۲۱ چنان زیاد است که بسیاری از نیروگاههای که کارایی آنها کمتر از ۲۱ درصد است مسئولیت عمده این تهیه این افزایش را دارد برای مثال نیروگاه ری در جنوب تهران.

۷-http://www.tehrantimes.com/society/112903-iranians-consume-water-twice-the-global-standard-

۸- اگر نیک بنگریم با داشتن سیاست انرژی که بتواند انرژی با اکسرژی پائین (کیفیت پائین) را جذب کند می توانستیم بسیار بیشتر از این میزان جلوگیری از اتلاف گاز کنیم. سعی می کنم در جایی دیگر به راهکردهای چگونگی عمل به آن بپردازم.

۹-http://www.naftnews.net/view-4216.doc